معنی سگ مهز - جستجوی لغت در جدول جو

سگ مهز

فرهنگ گویش مازندرانی

سگ ماهی

نوعی ماهی دریایی که اغلب عظیم الجثه، دارای بدن کشیده و دم دوشاخه هستند

فرهنگ فارسی عمید

سگ مگس

نوعی مگس که پاهای دراز دارد و به بدن سگ و اسب و بعضی حیوانات دیگر می چسبد و خون آن ها را می مکد

فرهنگ فارسی عمید

سگ منش

بدخو، بی ادب، گستاخ

فرهنگ فارسی عمید

سگرمه

سه گره، گره ابرو، اخم، خط های پیشانی، چین های پیشانی

فرهنگ فارسی عمید

سگ ماهی

(سَ)

قسمی از ماهی که بزبان فرانسه استورژن گویند. (ناظم الاطباء)

لغت نامه دهخدا

سگ باز

(نَ / نُو گِ رِ تَ /تِ)

بازی کننده با سگ. آنکه با سگ بازی کند، معرکه گیری که با سگ بازی کند و سگ را در رقص آورد. (آنندراج) :
اگر بود سگ باز از اهل درد
چرا با سگ خویش بازی نکرد.
میرزاطاهر وحید (از آنندراج).
، آنکه در صورت انسان باشد و در کردار مانند سگ. (ناظم الاطباء)

لغت نامه دهخدا

سگرمه

پیشانی جبهه، خطوط پیشانی: سگرمه اش تو هم است

فرهنگ لغت هوشیار

سگ مگس

گونه ای مگس که از مگسهای معمولی کمی بزرگتر است و مگسی است موذی و سمج و چسبنده و دارای پاهای دراز و چنگالهای قوی و خون سگ و اسب و حیوانات دیگر را میمکد

فرهنگ لغت هوشیار

سگ ماهی

یکی از ماهیهای حلال گوشت و فلس دار و استخوانی بحر خزر که فلسهایش بزرگ است و به آسانی می افتد. قدش بین 18 تا 36 سانتیمتر است. کمرش آبی سبز رنگ و شکمش خاکستری نقره یی است در سطح آب زندگی میکند و بیش از 20 سانتیمتر زیر آب نمیرود و از کرمها و دیگر حیوانات کوچک تغذیه مینماید. سگ ماهی در موقع تخم گذاری به کنار ساحل می آید و در اوایل بهار تخم ریزی میکند و بین 40 تا 100 هزار تخم میریزد، ماهی خاویار

فرهنگ لغت هوشیار

سگ ماهی

((سَ))

یکی از ماهی های حلال گوشت و فلس دار و استخوانی دریای مازندران که فلس هایش بزرگ است و به آسانی می افتد، ماهی خاویار

فرهنگ فارسی معین